مطالعات علمی بیانگر آن است که جو زمین مانع از این میشود که غرش حرکت زمین گوش انسانها را آزاردهد. پیش از این گفته میشد که گوشانسانها و دیگر موجودات زنده به لحاظ فیزیولوژی به غرش حرکت زمین عادت کرده است و دیگر این صدا، موجودات زنده زمینی را نمیآزارد.
اقتصاد ایران دیرزمانی است که با پدیده نامیمون تورم دستوپنجه نرم میکند اما غرش این پدیده مدتهاست دیگر شنیده نمیشود. گویی اقتصاد ایران به لحاظ ساختاری دیگر با پدیده تورم خوگرفته است و عملا عوارض تخریبی بالای آن دیگر آزاردهنده نیست. دیگر نهادهای دستاندرکار و مسئول اقتصادی حساسیتی نسبت به اعلام و شنیدن درصدهای بالای نرخ تورم ندارند. از سوی دیگر مصرفکنندگان و فعالان اقتصادی نیز از بالارفتن دائمی قیمت کالاهایی که مصرف روزانه و کاری آنهاست تعجبی نمیکنند. درواقع همه، از مردم گرفته تا مسئولان و فعالان اقتصادی در برنامهریزیهای خود، همواره نقش تورم را دیده و برای آن حساب باز میکنند. چهبسا نبود یا پایین بودن تورم میتواند برنامهریزی آنها را بههمبریزد. این شرایط به نوعی کار دولت و نهادهای دستاندرکار را برای مدیریت اقتصادی راحت میکند؛ به این معنا که دیگر مانند گذشته به تورم بهعنوان یک معضل اقتصادی مزمن که باید حل شود نگاه نمیکنند و حساسیت یا مسئولیتی نیز در قبال سیاستها و عملکردهایی که موجبات تداوم یا تعمیق تورم میشود، ندارند.
اما این پدیده که در ذهن مدیران و مسئولان و در زندگی روزمره خانوارهای ایرانی بهعنوان مسئلهای عادی جاخوش کرده، زحمات زیادی را به نسلهای گذشته وحال از بعد رفاهی و توسعهای تحمیل کرده و فرصتهای فراوانی را از نسلهای آینده گرفته است. تورم همچون غدهای سرطانی بهصورت پنهان و آشکار رشد کرده و تعلل در مواجهه با آن، هزینه معالجه را سختتر و طولانیتر میسازد. تامل در عملکرد دولت در سالهای اخیر نشان میدهد که نه تنها ارادهای جدی برای مهار و کنترل تورم وجود نداشته بلکه بهدلیل بیتوجهی به اصول اولیه علم اقتصاد و بخشینگری و سلیقهگرایی خواسته یا ناخواسته به رشد تورم و آهنگ آن دامن زده شدهاست.
رشد هفتبرابری نقدینگی از سال 84 تا نیمه نخست سال (یعنی از 50 هزار میلیارد تومان به 360 هزار میلیارد تومان) 91بهعنوان عامل مستقیم تورم گویای این واقعیت است. قانون هدفمندی یارانهها هم که میتوانست شروعی جدی برای مقابله با تورم باشد در مراحل آغازین از مسیر اصلی منحرف شد و هماکنون به جای کنترلکننده تورم، در نقش تشدیدکننده تورم بهدلیل تزریق پول نقد بیهدف و اقدامات تبلیغی برای افزایش آن ظاهر شده است. علاوه بر متغیرهای ثابت ایجاد تورم، تشدید تحریمهای اقتصادی در ماههای اخیر شرایط تورم را تقویت کرده و اقتصاد کشور را در وضعیت رکود تورمی رها کرده است. بهنظر میرسد غرش تورم شدیدتر شدهاست اما تا چه زمانی میتوان به آن بیتوجه بود؟